Friday, July 19, 2019

بیژن الهی، گلی خلعتبری




نه نه
من نسپردم
واژه‌هایم را
به گلی
مرده
من پشت ندادم
به پیشآمدِ
یک بهار
من انتظار نکشیدم
دستی
بردبار را
من دعا نکردم
هیچ شبی
که شب دراز باشد
و پایان یابد
در من
من نخندیدم
به بی‌تعادلی‌ی
روزها
و اگر منتظر بارانم
یقین نیست
که بگرید



نه نه
اقرار می‌کنم
به خواب رفتنم را
اقرار می‌کنم خواب‌هایم را
و کابوس‌هایم را
اقرار می‌کنم روزهایم را
سست و کشان کشان
اقرار می‌کنم کشش را
نیز فراموشی‌ی آب را
اقرار میکنم یک هق هق را
اقرار می‌کنم یک هق هق را
اما معامله نکرده‌ام
هیچ دریایی را
با افق
اما مبادله نکرده‌ام
هیچ نگاهی را
با دو چشم بسته
نه نه
من منحرف نکرده‌ام
هیچ جاده‌یی را
که به سبزه‌زار می‌انجامید
من دور نریختم
هیچ آینه‌یی را
در زباله دان‌ها
...
نه نه
و به قالب درنیاوردم
هیچ چشم اندازی را
در پنجره‌ام
نه نه
و وادار نکردم
هیچ چهره‌یی را
تا به من نمایان شود
نه نه
اما این را فریاد می‌کنم
اما این را فریاد می‌کنم
اما این را فریاد می‌کنم
.بسیار دروغ گفته‌ام


برگردان از متن فرانسه‌ی گلی خلعتبری
گردانده‌ی بیژن الهی

از کتاب اول شعر دیگر
مهر ۱۳۴۷  



از گلی خلعتبری Diary of a Tree دانلود کتاب