طرح مصروعین
برای نجف دریابندری
۱
به موسیقی معباد-
میکدهی تابان را
به خراباتی چند-
هدایای طاعونی را
شکفتن درمایهی عطوفت بود
که ظلمت را
به عصیانی
خراباتی کردند
فواره اهداییست...
۲
ملایکهای به گنبد-
سیم باریکت
به گردن
مؤذن فراوانی را
میخواند
ای حوصله برای هیچ صبور نباش-
و به دردی بس کن که فزونش
سرطان را از یاد میبرد
ملایکهای به گنبد-
میکدهی تابان را
به خراباتی چند-
هدایای طاعونی را
شکفتن درمایهی عطوفت بود
که ظلمت را
به عصیانی
خراباتی کردند
فواره اهداییست...
۲
سیم باریکت
به گردن
مؤذن فراوانی را
میخواند
ای حوصله برای هیچ صبور نباش-
و به دردی بس کن که فزونش
سرطان را از یاد میبرد
ملایکهای به گنبد-
فیروزه
به نگاهت
معلق...
۳
به چنگالی-
جنون را
شیار زدند
و نسل هراسان در گریز
سرمایه گزاری کرد
۴
صرع
با طلعتی مدام به طلوع نشستن
چندانی را
به خلعتی مدام
نیز
یکسر کردن
فراخ شکافتن
و
در بهدر شدن
شکست هرزه به درگاهی
فراز آمدن
به-
مرداب رجز
و به-
اعماق فزون
هیبت کمین داشتن
و عاطفهی سرگردان-
دوری گردی
بیهوش
فزون از مایه- رقابت هوشیار-
و دل پایدار...
مرده را به زمزمهای
آواز
و
رؤیا را به شب
قسم
هیبت کمین داشت
و
فراخی غلیظ میشد
۵
سهل
سهلتر
موجش آبشار
روحش صبح
مصاحبهای تمام
تا فراق را به چه معیار
فرسنگ
اندوه
مصاحبهای تمام
در مسجد
شب را
ادامه
دارد
روح آرام میغلتد
و اندام-
در شهر گوشتی
استخوان بود
۶
با التهاب- به ستایش عمومی
معرکه چیدن
امید را
درویدن
و معرکه را
تعصب داشتن
موسیقی به نام مبعوث است-
اینک
فراق بیتوته کرده است
از مجله نگین
شماره ۲۸- شهریور۱۳۴۶